به ترتیب سریالهایی که من به آنها خیلی علاقه مند هستم رو با کمی توضیح اینجا میزارم:
۱. Westworld
ساخته شده توسط جاناتان نولان، برادر کارگردان مورد علاقهمند من، کریستوفر نولان و موسیقی فیلم هم توسط رامین جوادی، یک فیلم علمی تخیلی ساخته آمریکا میباشد که بر اساس فیلمی با همین اسم که در سال ۱۹۷۳ ساخته شده تهیه شده است. موضوع فیلم در رابطه با آینده و پیشرفت تکنولوژی هست که مرز بین ماشین و انسان بودن نزدیک به صفر رسیده. با بازی بسیار زیبای آنتونی هاپکینز به عنوان Dr. Ford که در تلاش هست حتی مرز ماشین و انسان رو از صفر بودن نیز فراتر ببرد. فعلا فصل اول این سریال جذاب به صورت کامل از شبکه HBO بخش شده و فصل دوم اون در قالب ۱۰ قسمت دیگر تمدید شده که ۲۲ ماه آپریل ۲۰۱۸ پخش خواهد شد.
۲. Altered Carbon
این سریال که از زمان مدت پخش آن توسط Netflix چیزی نمیگذرد در همین مدت کوتاه طرفدارهای منحصر به فرد خودش رو پیدا کرده و بر اساس رمانی با همین اسم که در سال ۲۰۰۲ نوشته شده، ساخته شده است. فیلم در آیندهای به بیش از ۳۵۰ سال از حال حاضر شکل گرفته که با پیشرفت تکنولوژی، حافظه افراد رو میشه در داخل دیسک ذخیره کرد و از جسمی به جسم دیگر منتقل کرد.
۳. Black Mirror
باز هم پخش توسط Netflix، یکی از سریالهای بسیار قوی که آیندهای نه چندان دور رو به تصویر کشیده اما اینبار به جای خوبی و راحتیهایی که تکنولوژی در آینده به ارمغان خواهد آورد، توجه بیشتر به عواقب و قسمتهای تاریک پیشرفت بدون کنترل و بیاندازه تکنولوژی شده هست و واقعا فکر و ذهن آدم رو مشغول میکنه. تا به حال ۴ فصل از این سریال منتشر شده که نیازی نیست به ترتیب این سریال رو مشاهده کنید. هر قسمت به صورت کامل و بدون ارتباط با دیگر قسمتها هست که میتونید تماشا کنید.
۴. House of Cards
با بازی میخکوب کننده Kevin Spacy که متاسفانه به دلیل اتفاقات اخیری که براش افتاد در فصل جدید با تصمیم Netflix حضور نخواهد داشت. اما سریال بسیار سرگرم کننده و آموزنده هست که سیستم سیاسی آمریکا و جنگ قدرت رو به تصویر کشیده.
۵. Mr.Robot
تا به حال ۳ فصل از این سریال توسط شبکه USA Network به نمایش گذاشته شده و در رابطه با یک پسر جوان متخص امنیت هست که با جامعه خیلی نمیتونه ارتباط برقرار کنه و عضو گروهی به اسم fsociety به عنوان هکر میشه. این سریال برنده گلدن گلوب بهترین Drama Series در سال ۲۰۱۵ شد.
۶. Rick & Morty
در حقیقت این سریال رو من باید به عنوان شماره یک خودم معرفی میکردم اما صرفا به خاطر اینکه انیمیشن هست و با شناختی که شاید از مخاطب خودم داشته باشم در آخر این رو معرفی میکنم. از طرفدارای این انیمیشن فوقالعاده به Elon Musk میشه اشاره کرد و فیلم در عین حال که بسیار علمی هست اما خیلی هم کمدی هست و من شخصا بیصبرانه منتظر فصل جدیدش هستم.
لیست پیشنهادی برای بهترین سریالهایی که باید دید کدام هستند؟
من کجام؟ اینجا کجاست؟
در جوابکو میتونید در مورد هر موضوعی سوال کنید، به سوالای بقیه جواب بدید و تجربهتون رو به اشتراک بگذارید!
بهترین سریالهایی که من دیدم اینها هستن:
- سریال Dekalog از کیشلوفسکی بزرگ.
- کمدی-درام Louie از لوئیس سی.کی که سیاهترین و بهترین کمدی است که در عمرم دیدم.
- سریال Master of None از عزیزانصاری، زیبایی محض، یه شاهکار بیادعا!
- سریال The Leftovers: قصه و روایتی دیوانهوار و موسیقی معرکهی ماکس ریشتر.
- کارتون Rick & Morty: مایندبلوئینگ و وحشی، پر از ارجاعات فلسفی.
- فصل یک True ِDetective با بازیها و داستان محشر.
- سریال The Handmaid's Tale: تجربهی یک دستوپیای وحشتناک، برگرفته از رمان مارگارت اتوود.
- مستند-سریال علمی Cosmos: هم سری سال 80 با اسطوره کارل ساگان و هم این آخریش با تایسون.
با توجه به اینکه تقریبا همه سریالهایی که دیدگاه تازهای به اتفاقات روزمره باز میکنند مثل Westworld و یا Altered Carbon و یا Mr. Robot رو همه میشناسن ولی جذابیت این سریالها جدا از سرگرمکننده بودن، دیدگاه هوشمندانه و همینطور چالش فلسفیای که بوجود میاره هم هست. اگر به سریالهایی مثل سه مورد بالا و یا کارهای آقای Mattew Weiner مثل Mad Men یا Sopranos علاقهمندید یعنی جدا از بحث Sci-Fi و هیجان آیندهنگرانانه محیط، براتون خود کاراکترها و Despair زندگی امروزی هم جذابه. لیست زیر برخورد اریجینال از دید من به موضوع هستیگرایی از نگاه سریالهای انیمیشنی هست.
** نکته: اگر شما Paprika رو دیده باشید قبل از اینکه Westworld رو ببینید شاید WW دیگه براتون از دید فلسفی و چالشگراییش جذابیتی نداشته باشه (با توجه به اینکه خیلی خیلی ساده شده). توی سریالهای آمریکایی شاید بجز Mr. Robot من سریال جدیدی رو ندیدم که بیش از حد ساده به نظر نرسه. بعد از اینکه موضوع رو فهمیدید به عبارتی بعد از اینکه سورپرایزش تموم شد، کل موضوع رو میشه توی یکی دو پاراگراف مطرح کرد. گرچه به راحتی نمیشه با قدرت ساخت و جذابیت سینما و تلویزیون آمریکایی رقابت کرد و بعضی وقتها تلویزیون و سینمای ژاپن زمان بیشتری میبره تا بتونه باهاتون ارتباط برقرار کنه اما حتی بعد از اینکه موضوع رو فهمیدین هنوز با چالشش درگیر خواهید بود و این مورد درباره همه لیست زیر صادقه و قدرت این سریالهای زیر محسوب میشه.
یک- Cowboy Bebop۷۸ (Series)
در سطح، داستان یه سری جایزه بگیر در فضا و داستانهایی که براشون اتفاق میافتهست. این سریال ۲۷ قسمت داره و از سال ۹۸ تا ۲۰۰۲ پخشش طول کشیده. مثل هر سریال ژاپنی خوب لایههای مختلف سریال هرچی بیشتر ادامه بدید واضح میشه. موسیقی نقش خیلی مهمی توی این سریال داره در حدی که نام هر اپیزود از یک ترانه بسیار معروف و معمولا Rock and Roll هستش مثل اپیزود Sympathy for the Devil و یا My Funny Valentine و یا Bohemian Rhapsody.
جذابیت این سریال وقتی معلوم میشه که شما با کاراکتر Spike، Jet، Feye و Ed آشنا بشید و وقتی به اپیزود شاهکاری مثل Walts for Vanus برسید ببینید که چقدر همهچیز میتونه عمیقتر از اونی باشه که دیده میشه.
مثل هر شاهکار سینمایی، آمریکا سعی کرد توی سال ۲۰۰۳ یه rip-off از این سریال بسازه به اسم Firefly که البته بعد از یه فصل کنسل شد ولی خیلی از Nerdها آرزوی برگشتنشو دارن، Firefly هم اگر شما Cowboy Bebop رو دیده باشید به نظرتون کاملا بچگانه میاد به دلیل اینکه قاعدتا همه قسمتهای اکشن و جالب سریال در نسخه آمریکایی حفظ شده ولی لایه فلسفیه اون کاملا حذف شده.
سال ۲۰۰۱ یک فیلم هم در ادامه سریال به اسم Cowboy bebop : The Movie۱۲۲ ساخته شده که پیشنهاد نمیکنم قبل از سریال ببینیدش.
اگر Blade Runner رو دیدید، و اگر اون انیمیشن Blackout 2022 قبل از Blade runner 2049 رو هم دیدید باید بدونید کارگردان اون انیمیشن کارگردان Cowboy bebop بوده.
دو- Neon Genesis Evangelion۱۰۲ (Series)
در سطح، روباتهای غولپیکر (Eva Units) که توسط Pilotهاشون که نوجوون هم هستند هدایت میشن و با مانسترهای بزرگ و عجیبی به اسم Angelها صحنههای نبرد راضیکنندهای رو درست میکنند. جدا از میلیون Reference به مسایل فلسفی، مذهبی و تابوهای سکسی، این سریال در باطن نزدیکترین شکل Despair و تنهایی کاراکترها رو نشون میده. جذابیت پروژه Human Instrumentality که در این سریال مطرح میشه و نوعی که Adam و Lilith به عنوان اولین Angelها معرفی میشن نیاز داره که شما این سریال رو چندبار ببینید تا بتونید همه موضوع رو به هم ربط بدید.
اگر خیلی وقت ندارید (و از من قبول کنید که دیدن این سریال به شدت وقت و حوصله میخواد) میتونید ترکیب چهار فیلم Evangelions 1.0, 2.2, 3.3 و 4.44 رو ببینید که از لحاظ ساخت هم خیلی جدیدتر و تمیزتر هستند ولی اگر وقت دارید و میتونید تحمل کنید این سریال رو، هر ۲۷ اپیزود رو ببینید که هیچ نمونهای عمیقتر، هوشمندانهتر و غمگینتر از این سریال در reference به Despair وجود نداره. اپیزود introjection بهترین اپیزود این سری است.
پایان این سریال درواقع پایانی نداره و همهچیز به شدت مریض و عجیب قطع میشه ولی در واقع توی فیلی به اسم Neon Genesis Evangelion۶۵: The end of Evangelion در سال ۱۹۹۷ پایان واقعی اتفاق میافته که به هیچ وجه قبل از دیدن سریال نباید ببینیدش.
سه- Ghost in the shell : Stand Alone Complex / 2nd GIG
اگر فکر میکنید این عنوان فیلمی هستش که اخیرا با بازی Scarlett Johanson ساخته شده سخت در اشتباهید. و اگر جزو بینندگان خوب تلویزیون باشید و فیلم شاهکار Ghost in the shell سال ۱۹۹۵ رو دیده باشید میدونید که چقدر فیلم آمریکایی مضحک به نظر میرسه. شاید باورتون نشه که سریال GITS حتی بهتر از فیلم سال ۹۵ هم هستش. اگر این سریال رو خوب ببینید کاراکتر Laughing Man هکر مورد علاقهتون توی همه سریالها میشه و الهامهایی که سریالهای امروزی مثل Altered Carbon هنوز از GITS میگیرن براتون جذاب میشه.
با توجه به اینکه موضوع اصلی سریال بر پایه داستان گروه کنار-پلیس Sector 9 اتفاق میافته ولی در لایه فلسفی همیشه به دنبال پاسخ این سوال What it means to be human خواهید بود. اپیزودهای شاهکار این سریال در طول فصل یک و دو اتفاق میافتند. نام سریال Stand Alone Complex به هستیگرایی (اگزیستانسیالیزم)ی که اخیرا توی سریال خوب آمریکایی باب شده میپردازه و ارتباط انسانها با پیشرفت تکنولوژی و یاسی که از اون ناشی میشه به طرز ماهرانهای مطرح میکنه.
فیلمها و سریالهای زیادی ساخته شدند از این سری (جدا از مانگاها و بازیها) در صورتی که میخواید این ست رو درست ببینید به این ترتیب دنبال کنید
1- Ghost in the Shell: Stand Alone Complex۳۹۵
Season 1: Stand Alone Complex / Season 2: S.A.C 2nd GIG
2- Ghost in the Shell۶۵
3- Ghost in the Shell 2: Innocence ۹۱
این سریال هم مثل سریالهای خوب دیگه چند بار Reboot شده و آخریش به اسم Arise یه ست ۴ قسمتی هستش که به تازگی تموم شده.
اگر فیلم امریکاییه Ghost in the Shell رو ندید هم به وقتتون احترام بذارید و نبینیدش لطفا.
چهار- Bojack Horseman۸۴
دلیلی که این سریال قبل از Rick and Morty توی مورد ۴ قرار گرفته قدرت بیان واقعیتیه که توی R&M پشت هزاران Reference مخفی شدن، به نظر من برخورد Bojack Horsemanse به زندگی خیلی هوشمندانهتر و بدون ترستر هستش گرچه هم Rick and Morty و هم Bojack Horseman در واقع یک موضوع رو به دو زبون مختلف دارن بیان میکنن. چهار تا فصل از این سریال پخش شده و فصل پنجم به زودی میاد، فصل دوم بدون شک شاهکار هستش. اگر تازه شروع کنید تا اپیزود پنج به احتمال زیاد درگیر جوکهای سطحی میشید تا برسید به اپیزود ۴ و ۵ تازه دستتون بیاد این سریال داره چی میگه. نمیشه اپیزود خاصی رو انتخاب کرد ولی اپیزود Escape from L.A ارزش بارها دیدن رو داره.
موسیقی و نقشهای صدای کاراکترها بینظیرند و هنرپیشههای خیلی معروفی مثل Steven Colbert و J.K Simmons توی این سریال بازی کردن و نقش اول توسط Will Arnett عالیه!
پنج- Rick and Morty۹۷
هیچ نیازی به توضیح نیست بدون شک باید این سریال رو توی هر لیستی دید. جدا از Referenceها و Easter Eggهای باورنکردنی، موضوع اصلی این سریال که برخورد Rick با دنیا، خدا و فلسفه وجودیه عالی اجرا شده و اپیزودهایی مثل A Rickle in Time که به شدت Voice Act خوبی دارن همیشه یه داستانی رو پشت داستان اصلی دارن مطرح میکنن قابل توجهه. Pickel Rick و همینطور Rickshank Rickdemnption نشون دادن که هنوز امید هست به Good TV!
لیست سریالهای زیر بنظرم جزو بهترینهاست و ترتیب خاصی نداره و به سلیقه افراد برمیگرده:
- Black mirror
- Big little lies
- GoT
- Dexter
- Breaking bad
- Walking dead
- Ozark
- Punisher
- The handmaids tale
- Stranger things
- 13 reasons why
البته سریالهای قدیمیتر هم هست مثل Band of brothers که باید دید.
مسلما این بحث کاملا بر مبنای سلیقه هست و چون موضوع مشخصی برای سریالها معین نشده جوابها میتونه کاملا متفاوت. خود من هم زیاد اهل سریال دیدن نیستم ولی اگر بخوام سریال ببینم توی انتخابش خیلی وسواس به خرج میدم. ده تا سریالی که در ادامه اسم میبرم شاید همگی جدید نباشن ولی قطعا ارزش دیدن رو دارن:
۱- سریال Stranger Things
با اینکه هنوز فقط دو فصل از این سریال ساخته و پخش شده، ولی به جرات میگم بهترین سریالی هست که در تمام عمرم دیدم. داستان سریال در دهه ۱۹۸۰ میلادی رخ میده در مورد موجوداتی به اسم دموگورگونها هست که در یک نسخه معکوس از دنیای واقعی آدمها زندگی میکنن و طی اتفاقاتی به دنیای آدمها راه پیدا میکنن و همزمان یکی از بچههای شهر محل وقوع داستان هم گم میشه و... شخصیتپردازی و ترکیببندی حوادث داستان در این سریال به اندازه خارقالعادهای عالی هست. از باقی اجزای سریال مثل موسیقی فیلم و گریم و طراحی صحنه و باقی بخشها هم تقریبا نمیشه ایرادی گرفت. اگر دنبال یه سریال بینقص هستید میتونید Stranger Things رو جدی بگیرید.
۲- سریال Breaking Bad
با اختلاف خیلی کم از شماره اول، سریال Breaking Bad در جایگاه دوم قرار میگیره. این سریال که روایتگر وارد شدن یه استاد شیمی به حیطه تولید متآمفتماین هست، خیلی راحت میتونه هر بینندهای رو به خودش خیره بکنه. این استاد شیمی یا همون والتر وایت به خاطر سرطانی که داره و میدونه به زودی میمیره تصمیم میگیره برای حل مشکلات مالی خودش و خونوادش وارد کار آشپزی متآمفتامین میشه، اونم با همکاری یکی از شاگردهای سابقش. این در حالیه که باجناق والتر وایت پلیس مبارزه با مواد مخدر هست و...
۳- سریال The Mentalist
این سریال، یکی از اون معدود سریالهای پلیسی هست که باید هر دقیقهاش رو با دقت و موشکافی مشاهده کرد چون پر از نکات پنهان و جالب هست. داستان مربوط به یک آدم خیلی باهوش به اسم پاتریک جین هست که از بچگی روی خوندن ذهن و رفتار آدمها کار و تمرین کرده و حالا به خاطر کشته شدن خانوادهاش به دست یک قاتل سریالی روانی به اسم رد جان، تصمیم میگیره به پلیس به عنوان یه کارآگاه کمک بکنه. راه و روشهای حل معماهای پلیسی توسط پاتریک جین چنان پیچیده و جالب هست که شاید لازم باشه یک قسمت رو چندین بار ببینید تا بفهمید چطوری پاتریک تونسته به جواب پرونده برسه.
۴- سریال Better Call Saul
این سریال که در واقع یک اسپینآف از Breaking Bad هست، راوی داستان یک وکیل هست که به مرور مجبور میشه برای سرپا نگاه داشتن خودش یاد بگیره چطوری با حقههای وکالت، به خلافکارها کمک بکنه. با توجه به اینکه تیم سازنده این سریال همون تیم سازنده Breaking Bad هست، میتونید مطمئن باشید که از این سریال هم خوشتون خواهد اومد.
۵- سریال شرلوک
منظورم اون سریال قدیمی شرلوک هولمز نیست، منظورم سریالی هست که از سال ۲۰۱۰ در حال پخش هست با بازی خیره کننده Benedict Cumberbatch در نقش شرلوک هولمز. برای طرفدارای سریالهای پلیسی، بعد از The Mentalist این سریال واقعا گزینه خوبی به نظر میرسه.
۶- سریال Prison Break
سریال فرار از زندان، از اون دست سریالهای هیجان انگیزی هست که میتونه خیلی ساده مخاطب رو جذب بکنه. داستان مربوط به شخصیتی هست به اسم مایکل اسکافیلد که به خاطر نجات برادرش از زندان به خاطر یک اتهام ناحق، با نقشه قبلی وارد زندان میشه و سعی میکنه برادرش رو از زندان فراری بده. تنها مشکل این سریال این هست که بعد از فصل اول، داستان تقریبا تکراری میشه و این تکراری تا آخرین فصل ادامه پیدا میکنه.
۷- سریال The Walking Dead
برای اونهایی که عاشق زامبی کشی هستن، این سریال خوبی هست. توی این سریال با انواع و اقسام صحنههای کشتن زامبی به دفعات مواجه میشید، از ترکوندن کله زامبی با راکت گرفته تا پخش کردن دل و روده زامبیها با گلوله. فقط باید مراقب باشید موقع دیدن این سریال چیزی نخورید، احتمال داره حالتون به هم بخوره.
۸- سریال Supernatural
اگر عاشق داستانهای تخیلی و ترسناک هستید، این سریال میتونه جذاب باشه. داستان مربوط به دو تا برادر هست که در کنار هم به جنگ شیاطین و ارواح بد میرن. با اینکه خرافات توی این سریال موج میزنه، ولی اگر زیاد روی این موارد جدی نشید، میتونه سرگرمتون کنه.
۹- سریال Early Edition
این سریال با اینکه خیلی قدیمی هست، ولی هنوز هم به نظرم یکی از بهترینها در نوع خودشه. موضوع مربوط به شخصی هست که هر روز روزنامه روز بعد به دستش میرسه و میتونه قبل از همه از حوادث آگاه بشه. برای همین تصمیم میگیره سعی کنه جلوی وقوع اون حوادث بد رو بگیره.
۱۰- سریال Ghost Whisperer
به عنوان آخرین مورد از این لیست، حیفم اومد به این سریال هم اشاره نکنم. داستان در مورد زنی هست که توانایی ارتباط با ارواح رو داره و سعی میکنه از این قدرتش برای کمک کردن به ارواحی استفاده بکنه که به دلایلی هنوز نتونستن به اون دنیا راه پیدا کنن. خیلی ترسناک نیست، بیشتر درام و مفهومی هست. ولی قطعا لیاقت جا گرفتن در این لیست رو داره.
قطعا سریالهای دیگهای هم هستن که باید حتما دید ولی من به خاطر اینکه نمیخوام این جواب بیش از اینها طولانی بشه به همین ده مورد بسنده میکنم.
خب مسلما برای کمدی گزینهٔ یکتا و همیشگی Friends هست.
سریالهایی مثل 24 و Breaking Bad و Dexter و... رو حتمن همه دیدن و یا شاید دارن میبینن.
من اینجا میخوام از سریالی که شاید خیلیا ندیده باشن بگم و اون هم Mad Men هست. درسته که بنابر رسم رایج این سالها که فصل آخر سریالها خیلی لوس و بیسر و ته به پایان میرسه و این شامل این سریال هم تا حدودی هست. اما Mad Men که مخفف مردان Madison Avenue هست و همین طور اشارهٔ دوپهلویی داره به «مردان دیوانه» (نه به معنای مجنون البته) حول یک آژانس تبلیغاتی در مدیسون هست که ایدههای تبلیغاتی با سیاست و روابط زن و مرد و فضایی پر از دود و مشروب دههٔ ۶۰ آمریکا مخلوط میشه. کت و شلوارهای مردان و انتخابات کندی و نیکسون و ماجرای سیاهان و گذار به دههٔ هفتادی که این دوران اوج اقتصاد و شکوه آمریکایی کمکم رنگ میبازه.
1- سریال The Leftovers
ماهیت کلی داستان مخصوصا اگر به جامعهشناسی علاقه داشته باشید جذابه. اکتها، طراحی صحنه و موسیقی متن هم در نوع خودشون کم سابقه هستن. البته سریال پر از ایرادا هست که بیشتر به داستان مربوط میشه اما از جذابیت کلی کم نمیکنه.
2- سریال Dekalog
این سریال 10 قسمتی ساخته کارگردان صاحب سبک کیشلوفسکی هست. سریال با نام "ده فرمان موسی" هم شناخته میشه و توی اون طی 10 قسمت مجزا به بررسی فرامین مذهبی در زندگی مدرن میپردازه. سریال قدیمی هست و زبانش هم لهستانی اما بسیار ارزشمند.
3- سریال Breaking Bad
بریکینگ بد سریال مشهوریه و احتمالا یا دیدینش یا اسمش رو شنیدید پس زیاد توضیح نمیدم، اما اگر صرفا دنبال سرگرمی نباشید سیر تحول شخصیت والتر وایت واقعا جذابه.
4- سریال Sopranos
سوپرانوز هم از ساختههای شبکه HBO هست که به زندگی مافیا ایتالیایی آمریکا میپردازه. برخلاف فیلمها و سریالهایی که تو این موضوع هست، این سریال جنبه حقیقی و رئال ماجرا رو تصویر میکنه. تونی سوپرانو شخصیت اصلی داستان از اثرگذارترینهای دنیای تلویزیون هست. سریال برای علاقهمندان به روانشناسی هم جذابیت داره چون کل سریال حول درمان تونی میچرخه.
5- سریال The Young Pope
سریال "پاپ جوان" ساخته سورنتینو هست که تنها یک فصلش منتشر شده و مخاطب خاص خودش رو داره. سریال با محوریت پاپ جوان واتیکان هست، تصمیمات و نگاهی به گذشته اون. سریال جنبه طنز هم داره و گاهی سورئال میشه.
انتخابهای اضافه:
سریالهای دیگهای که دیدم و هرکدوم جنبه مثبتی داشتن، اما ایراداتشون باعث شد تو لیست نگم. مثلا House of Cards سریال جذابی هست، اما از جایی به بعد واقعا بیهدف و کسلکننده میشه. Black Mirror سریال خوبیه اما دو فصل ساخت نتفلیکس مخصوصا فصل چهار بشدت تکراری و اغراق آمیزه. Silicon Valley طنز جالبی داره، اما باز هم گرفتار تکرار شده. Twin Peaks رو هم هنوز کامل ندیدم اما تعریف زیادی ازش هست. Bojack Horseman و امثالهم هم نظر خاصی ندارم!
سریالهایی مثل GOT و... هم دیدم که بهشدت از وقتی که پاشون گذاشتم پشیمونم، اما ممکنه خیلیها علاقه داشته باشن که کاملا قابل احترامه.
قطعا سریال بازی تاج و تخت را باید دید.
اگر به دنیای کامپیوتر علاقهمند هستید، سریال آقای ربات (Mr. Robot) به خاطر ارائهی حقایق جذاب کامپیوتری به وجد خواهد آوردتون.
سریال Friends خیلی به نظرم سلیقهای هستش، من نمیپسندم اما خیلیها هستند که ایمان دارن بهش، چندیدن بار دیدنش.
زیاد اهل فیلم و سریال نیستم ولی سریال فرار از زندان (prison break) رو واقعا دوست داشتم. و حتی دوست دارم که دوباره ببینمش.
- House of Cards
- True detective
- Friends
- Peaky Blinders
- Friends
سریالهای پیشنهادی من:
- Friends
- bigbang Theory
- southpark
- one piece
- Home Land
- Narcos
سریال ایرانی دایی جان ناپلئون را هم در کنار سایر پیشنهادات در نظر بگیرید.
سریالهای پیشنهادی من:
- lost
- prison break
- outlander
- game of thrones
- freinds
- walking dead
- Twenty Four 24
- House of Cards
- Prison Break
- LOST