ببینید روال به اینگونه هستش که شما در فایل پرزنتیشنی که برای سرمایهگذار میفرستید هزینههای پیشبینی شده خودتون و اینکه در ازای واگذاری چه میزان سهم حاضر به قبول این سرمایه هستید رو اعلام میکنید اما معمولا ارزش گذاریای که استارتاپ از خودش اعلام میکنه لازمه توسط سرمایهگذار بررسی بشه و در بسیاری موارد ارزش اون استارتاپ کمتر از چیزی هستش که استارتاپ ادعا میکنه و خب برای کاور شدن هزینهها لازمه سهم بیشتری واگذار کنه.
یه کاری که ما میکنیم اینه که ما از استارتاپ میخوایم موتور رشد خودش رو برای ما تشریح کنه و بگه رشدش وابسته به سرمایهگذاری در چه حوزههایی هستش و هر کدوم از این حوزهها چه وزنی در رشد دارند و بعد شروع میکنیم با کمک هم ساختن اینکه چطور میشه سرمایه بهینه رو پیدا کرد.چرایی این موضوع اینه که خیلی وقتها استارتاپ اینقدر هزینههای خودش رو کم میکنه که پتانسیل رشد رو از دست میده یا خیلی وقتها هزینههای جاری اینقدر بالا میره که چیزی برای هزینه رشد کسب و کار نمیمونه.