قبل از پاسخ دادن به این سئوال جالبه به یک نکته اشاره کنم:
آیا شما تا به حال کتابی بومی در زمینه کار تیمی ایرانیها دیدهاید؟
جواب: اکثر کتابهای موجود در بازار (شاید بشه گفت تمامی) به صورت ترجمه میباشند. چطور موضوعی که رابطه مستقیم با فرهنگ ما دارد را بشود نسخه خارجی برایش تدوین کرد؟
بزرگترین مسئله مربوط به مسایل فرهنگی ما میشود که ریشه در تاریخ و دوران کودکی ما دارد. شما شاید ۱۰ها تکنیک کار تیمی، شیوه مدیریت کارها (کانبان، اسکرام و...) را استفاده کنید ولی ممکن است نتیجه مناسبی نگیرید، چرا؟ چون اینها ابزار و چارچوبهایی هستند که نیاز به فرهنگی خاص برای استفاده دارند.
عمده چالشهای کارتیمی بواسطه مشکلات فرهنگی ما عبارتند از:
- حسادت (در مطلبی۱۰۴ مفصل به بحث حسادت و ریشههای آن پرداختم)
- عدم مسئولیتپذیری
- عدم اعتقاد به مکتوب کردن کارها
- همه چیز دانی ما
- عدم انتقادپذیری
- دورویی و ریا (رک نبودن و شفاف نبودن)
- خودمحوری (همین بحث شاگرد اولی و دومی در آموزش پرورش این خصیصه را در ما پروراند)
(منبع این مشکلات اجتماعی و فرهنگی - کتاب جامعهشناسی خودمانی)
عمده چالشهای کار تیمی بواسطه عدم سیستمسازی:
بواسطه حضور در آمریکا و مشاهدهگری تیمهای موفق استارتاپی و حضور و فعالیت بعنوان کارآموز در شتابدهندههای اینجا یک چیز برام خیلی جالب بود و اون حضور روح یک سیستم قوی است.
اینجا همه فرآیندها تثبیت شده و سیستمی شده است، شما یک رئیس دارید و تعدادی هم تیمی که مسئولیت رهبری آنها را بعهده دارید، باید به رئیس پاسخگو باشید و از تیم تحت رهبری خود خروجی بخواهید. همه به این سیستم اعتقاد دارند و جزییات و گامها کاملا شفاف تعیین شده است.
بعبارتی :
هدف تیم مشخص است، استراتژی مشخص است، تاکتیکها مشخص است، همه چیز عددی شده و میتوان فهمید که تیم چگونه پیش میرود و کاملا بهرهوری قابل اندازهگیری است.
پس این چند چالش دیگر رو میتوان بر اساس این توضیحات نیز به چالشهای کار تیمی در ایران اضافه کرد:
- عدم وجود یک سیستم شفاف و روان (راهاندازی این سیستم خودش داستانیه)
- عدم مشخص بودن اهداف، وظایف، تکنیکها و...
- نبود Single Responsible Person یا SRP
- نبود یک سیستم مشخص اندازهگیری (عدم وجود سنجههای کلیدی جهت رصد کردن پیشرفت کارهای تیم)
امیدوارم این توضیحات کاربردی و مفید بوده باشه.